سلام با لبخند.........
هستي جونم............
گاه گويي اين جهان است که پيرامون ما فرو مي ريزد و ما ديگر ناتوان از ادامه راهيم...
اما درست در چنين هنگامه اي است که بايد به آينده بنگريم...
به ايمان و اميدواري بينديشيم و به يکديگر تکيه کنيم...
شايد يکي از دشوارترين چيزها پذيرفتن اين باشد که ...
هر آنچه امروز بر ايمان بي معنا است فردا نيز چنين باشد...
اما زندگي بي هيچ توجيه و پوزشي ادامه مي يابد...
ما نيز به رغم تغييراتي که بر ما آوار مي شوند باز بقا مي يابيم...
حتي مي توانيم باز بباليم
اما بي باران هيچ رويشي نيست پس با آغاز بارش بگذار جويبارها جاري شوند...
و هنگامي که توفان گذشت بگذار بگذرد...
با خود مهربان باش...
و بخواه آنچه مي خواهي...
تو تنها نيستي...تو تنها نيستي...تو تنها نيستي...
پايدار باشي گلم.............